نقد نظریه ی جوهر ارسطویی در حکمت اشراق
thesis
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- author مونا محبی یگانه
- adviser عزیز الله افشار کرمانی موسی ملایری
- publication year 1392
abstract
چکیده: ارسطو و ابن سینا و سهروردی از بزرگترین فیلسوفان جهان محسوب می شوند که هر کدام نظام فلسفی خاصی را پایه ریزی کرده اند و هر یک نقش بسزائی در طول تاریخ تفکر فلسفی ایفا کرده اند. مفهوم جوهر ازجمله بنیادی ترین مفاهیم درفلسفه ارسطو، محسوب می شود تا جایی که ارسطو موضوع فـلسفه اولی را شـناخت مـوجود بـه مـاهو موجود و عوارض آن می داند و در ادامه به صراحت بیان می کند که موجود به ماهو موجود، همان جوهر است و همه چیز سرانجام به جوهرباز می گردد، در فلسفه ارسطو جوهر موجود لا فی موضوع و معقول اول است ، ایشان معتقد است مطلق وجود یا جوهر است یا حالات جوهر و جوهر بر پنج قسم است :عقل، نفس ، جسم ، ماده و صورت ، یعنی طبق تقسیم ارسطو واجب تعالی جزء جواهر عقلی و محرک اول به شمار می آید. ابن سینا نیز که ازجمله بزرگترین فیلسوفان مشائی است در بحث جوهر پیرو ارسطو است اگر چه در مواردی دارای اختلافاتی نیز هستند ولی ابن سینا، تعریف ارسطو را ازجوهر می پذیرد و می گوید جوهر ماهیتی است که اگر در خارج موجود شود در موضوع نیست . در واقع آنچه نظر این دو را ازهم متمایز می کند ، مقسم مقولات در خارج است، ابن سینا بر خلاف ارسطو ، ابتدا مطلق وجود را به واجب الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات تقسیم می کند و سپس ممکن الوجود بالذات را به جوهر و حالات جوهر تقسیم می کند اما همانند ارسطو معتقد است که جوهر بر پنج قسم است . اما نظرسهروردی درباره تعریف ، اثبات، اقسام و اوصاف جوهر با نظر ارسطو و فلاسفه مشاء تفاوت بنیادین دارد. سهروردی در بحث جوهر قائل به تشکیک است بدین صورت که در تعریف جوهر می گوید اگر ماهیتی کمالاتش در حدی بود که به ذات خود تحقق داشته باشد جوهر است، ایشان هستی را به دو قسم نور و ظلمت و نور را به نور جوهری و نور عرضی و ظلمت را نیز به ظلمت جوهری و ظلمت عرضی تقسیم می کند و از نظر وی جوهر بر سه قسم است :عقل و نفس و جسم یعنی در واقع ترکیب جسم از ماده و صورت را نمی پذیرد و تفاوت عقل و نفس را نیز تشکیکی می داند و در نتیجه از نظر ایشان جوهر بر دو قسم است :مجرد(عقل و نفس) و مادی(جسم) و در این رابطه نظر ارسطو و ابن سینا را مورد نقد قرار می دهد . بدین ترتیب بررسی و مقایسه نظرات ارسطو، ابن سینا و سهروردی در مورد تعریف جوهر، اقسام جوهر، ادله اثبات و همچنین اوصاف جوهر هدف اصلی این تحقیق است.
similar resources
شیخ اشراق و حکمت اشراق
این پژوهش در دو بخش اصلی تنظیم یافته است. بخش نخست، که عنوان مقدمه را دارد و طی مقاله حاضر به نظر خوانندگان می رسد، خود شامل دو بحث مقدماتی است: بحث اول به ویژگی های شخصس شیخ اشراق، از تولد تا وفات، اختصاص دارد و بحث دوم حاوی سرفصلهایی پیرامون منابع حکمت اشراق، مبادی فکری شیخ اشراق و تاثیرات کلی مکتب او بر متاخران است. در بخش دوم این مقال، که با مقاله دیگری آغازمی شود، دربارۀ نوآوریهای شیخ اشرا...
full textتحلیل وجود شناختی اشیای انضمامی: نظریه هستهای و ایده مقولاتی جوهر ارسطویی
تحلیل وجود شناختی جزئیهای انضمامی به ارتباط میان یک شیء انضمامی با صفات آن میپردازد. دو نظریة هستهای پیتر سیمونز و نظریه مقولاتی جوهر ارسطویی ازجمله نظریههایی هستند که میتوانند تبیین نسبتاً قابلقبولی برای سه مسئله «اینهمانی تمیز ناپذیرها»، «ضرورتگروی تندروانه» و «تغییر» ارائه دهند. برغم برتریهای این دو نظریه نسبت به سایر نظریههای موجود، هر یک با اشکالاتی روبرو هستند. به نظر می...
full textجایگاه نور در حکمت اشراق
زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعارههای اشراقی است. در این میان واژهی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژهی مقابل آن ظلمت، با ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خارج و اعتبارات مربوط به آن در فلسفهی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت، حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل اندراجند، اما آنچه در اینجا مهم است دو مسأل...
full textجوهر و تطوّر آن در حکمت سینوی
از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دو هزار سال دارد و از آغاز پیدایش حکمت در یونان باستان مطرح بوده است، مسألة جوهر است. برخی اصل بحث در مقولۀ جوهر را فکری ارسطویی دانستهاند و ریشۀ این انتساب را در رویکرد ارسطو به وجود و نسبت آن با جوهر و ماهیت اشیا میدانند. زیرا بر مبنای تفکر ارسطویی، شناخت وجود چیزی جز شناخت ماهیت و جوهر اشیا نیست، لذا در نظر معلم اول، واژة موجود و جوهر مترادف است....
full textمبانی معرفتشناسی حکمت اشراق سهروردی
بررسی نظام معرفتشناسی شهابالدین سهروردی (549-587ق) به عنوان مؤسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژهای دارد. معرفتشناسی او با بررسی تعارضهای منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت میگیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنتزدایی است که سهروردی در آن، به نظریههای مختلف علم، مخصوصاً علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد میکند. او ابتدا ...
full textMy Resources
document type: thesis
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023